غمش در نهانخانه دل نشیند  *  به نازی که لیلی به محمل نشیند

به دنبال محمل چنان زار گریم  *  که از گریه ام ناقه در گل نشیند

خلد گر به پا خاری، آسان برآرم  *  چه سازم به خاری که در دل نشیند؟

پی ناقه اش رفتم آهسته، ترسم  *  غباری به دامان محمل نشیند

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی  *  ز بامی که برخاست، مشکل نشیند

عجب نیست خندد اگر گل به سروی  *  که در این چمن پای در گل نشیند

بنازم به بزم محبت که آن جا  *  گدایی به شاهی مقابل نشیند

 طبیب، از طلب در دو گیتی میاسا  *  کسی چون میان دو منزل، نشیند؟

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

آن یار که عهد دوستاری بشکست

سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت

*  ,نشیند ,محمل ,گل ,دل ,ناقه ,در گل ,گل نشیند ,غمش در ,محمل نشیند ,*  که

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها استودیو برندینگ مرجان-آموزش و مشاوره برندینگ و گرافیک برند آموزش مطالب رستورانی صنایع چرم سی سی فروشگاه اینترنتی دزدگیر ماشین و ردیاب خودرو سیاه و سفید طراحی سایت ، سئو ،تبلیغات در گوگل هیئت ورزشی روستایی و بازیهای بومی ،محلی کاشمر درجی: دریچه ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان پشتیبانی وب سایت